– من سياهپوست استخدام نميكنم چون اگر كاري ازش بخوام، به من ميگه كه چون من سياه هستم تو اين كار سخت رو به من دادي و اگر سفيد بودم اين كار رو به عهدهي من نميذاشتي. به همين دليل خودم رو راحت كردم و دور سياهپوستها رو خط كشيدهام.
All posts by روزبه
اندر كرامات ملت آمريكا
– اگه بخواي ميتوني براي مسافرت بري انگليس، اونجا مشكل زبون هم نداري چون اونجا انگليسي حرف ميزنن.
– جدي؟!!! يعني مردم انگليس هم انگليسي حرف ميزنن؟ جدي ميگي؟!! نميدونستم….
اين قسمتي از يك گفتگوي واقعي بود كه با يكي از شهروندان همين مملكت ايالات متحده داشتم.
و اما ايران: تعداد خيلي زيادي از مردم حتا نميدونن ايران چه جور كشوري هست و كجاي دنيا هست. بيشتر افرادي كه اطلاعاتي هم دارن، ميپرسن «طرفهاي عراقه؟» و در يك مورد هم طرف گفت «ايران همون طرفهاي روسيه است؟» و جالب اينجاست كه پير و جوون نداره و همگي اطلاعاتشون در يك حدوده (شايد حتا جوونترها بدتر هم باشن). حالا كمي فكر كنين كه اين همه دعوا بر سر برنامههاي اتمي ايران هست و گاهي هم صحبت از جنگه و اين كه آمريكا به ايران حمله بكنه و قسمت عمدهاي از اين ملت حتا خبر ندارن ايران كجاي دنيا هست.
زندگي سگي
وقتي كه براي خيالپردازي به مواد اوليه احتياج باشه و روزي مواد اوليه تموم بشن….
اندر كرامات
و از كرامات ملت ما هم يكي اين كه اولين شنوندهي اعتراضاتشان، بيجانترين اشيا و ساختمانها هستند.
همه فرياد ميزنند و بعد همه با هم ميخندند
«یازده و اهم اخبار: درست در زمانی که همه چیز در حال به هم ریختن است، با یکی از آشنایان که انسان معتقد و مومنی هم هست، تلفنی حرف میزنم، میگوید که در شهر خبر خاصی نیست. یک لینک از نمایشگاه گروهی تعدادی از خانمهای عکاس و نقاش را هم میفرستد که کلی عکسهای بامزه و جالب در آن است. تهران، همین است! هر کسی کار خودش را میکند، مثل عبور از تونل وحشت که اسکلتی جلوی آدم ظاهر میشود و همه فریاد میزنند و بعد همه با هم میخندند، همینجوری است.»
قسمتي از يكي از نوشتههاي ابراهيم نبوي
تو را دو گوش دادهاند و يك زبان
هيچ فكر كردين كه اگه قرار باشه همه رعايت كنن و هركس بخواد نصف اون مقدار كه ميشنوه حرف بزنه، بعد از مدتي همه جا سكوت ميشه؟
تكامل تدريجي
فيلم مستندي دربارهي تكامل نگاه ميكنه و دم به دقيقه ميگه «قدرت خدا رو ببين»!
هر ملتي افتخارش را ندارد
باليدن به پرچم و سرود ملي
يكي از تلخترين اقشار اجتماع
فيلمبرداران جشنهاي عروسي
از مهاجرت
از دردآورترين صحنهها در خارجه، ديدن خانوادههاي مهاجري هست كه بچهها مثل بلبل انگليسي صحبت ميكنن، براي پدر و مادر ترجمه ميكنن و در نهايت تنها كاربرد پدر و مادر كارت اعتباريشونه.