فرزندخواندگی: مشکلات هویت

می‌دونم که بحران هویت‌ام در حدود شونزده سالگی‌ام شروع شد. همیشه حس می‌کرده‌ام که متفاوت‌ام و فکر کنم به خاطر این بوده که بهم گفته شده بود که من استثنایی و برگزیده‌ام. بهم گفته شده بود که به فرزندی گرفته شدن به این معنا بود که من از بین همه‌ی بچه‌ها در پرورشگاه برگزیده شده‌ام. الان دارم به دنبال مادر زیستی‌ام می‌گردم که بتونم بفهمم واقعن کی هستم.

فرزندخوانده

همین‌طور به آینه نگاه می‌کنم به امید این که شبیه به کسی باشم که می‌شناسم.

فرزندخوانده

وقتی نوجوان بودم، دایم تلاش می‌کردم که گروهی پیدا کنم که بهشون بخورم. من کی بودم؟ کی شبیه به من بود؟ الان که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌فهمم که واقعن به اون بخش زیستی‌ای احتیاج داشتم که جاش خالی بود.

فرزندخوانده

واضح است که هویت، دغدغه‌ای برای فرزندخوانده‌ها خواهد بود. سخت است که بدانید چه کسی هستید اگر ندانید که از کجا می‌آیید یا از نظر زیستی به چه کسی مربوط هستید. پدر و مادر بخش مهمی از هویت فرزندخوانده‌اند اما این دو، تمام داستان نیستند. منشا و سرآغاز زیستی بخش بزرگی از این را تعیین می‌کنند که یک نفر واقعن چه کسی است.

این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشته‌ی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.

موسیقی روز: تاریا تورونن

Image licensed under the Creative Commons Attribution 2.0 Generic license

«تاریا تورونن» خواننده‌ی سوپرانوی فنلاندی است که صداش بازه‌ی صوتی سه اکتاو رو پوشش می‌ده. مادرش کارمند و پدرش نجار بود و استعداد موسیقی‌اش وقتی برای اولین بار مورد توجه قرار گرفت که در سه سالگی در کلیسای شهرشون آواز خوند. بعد از اون به گروه کر کلیسا پیوست و آموزش آواز دید. در مدرسه در چندین پروژه‌ی موسیقی مشارکت می‌کرد و آواز می‌خوند. به خاطر صداش مورد اذیت و آزار بچه‌هایی قرار گرفت که به صداش حسادت می‌کردن، تا جایی که استادش یک سری پروژه‌ی موسیقی خارج مدرسه براش فراهم کرد. در پونزده سالگی اولین اجرای بزرگش به عنوان تک‌خوان رو در یک کنسرت کلیسا با حضور هزار نفر برگزار کرد.

در سال ۱۹۹۶ کارش رو با گروه متال سمفونیک فنلاندی «نایت ویش» شروع کرد و در سال ۲۰۰۵ از این گروه جدا شد. منتقدان موسیقی صداش رو به طرز قابل توجهی قوی و با احساس توصیف کرده‌ان. گاهی گفته شده که صداش برای موسیقی متال بیش از اندازه کار شده و اپراییه، اما حتا منتقدانی که به صدای کلاسیک علاقه ندارن هم اذعان می‌کنن که صدای تاریا تورونن برای موسیقی‌هایی که می‌خونه خیلی مناسبه.

در سال دو هزار و سه با بازرگان آرژانتینی «مارچلو کابولی» ازدواج کرد. در بوئنوس آیرس زندگی می‌کنن به همراه دخترشون «نومی اریکا الکسیا کابولی تورونن».

قطعه‌ی پایین به نام oasis (که گویا به «واحه» ترجمه می‌شه) از آهنگ‌های مورد علاقه‌ی من از این خواننده است.

تمام مطلب رو از ویکی‌پدیا آورده‌ام.

فرزندخواندگی: خویشتن حقیقی – خویشتن ساختگی

همیشه یک جور «دیگران خوشحال کن» بوده‌ام و هرکاری که لازم بوده می‌کرده‌ام که طرد نشم یا مورد انتقاد قرار نگیرم. در جوانی همیشه احساس آفتاب‌پرست بودن داشتم. تلاش می‌کردم خودم رو با همه تطبیق بدم و کاری رو بکنم که فکر می‌کردم از من می‌خوان، تا مورد پذیرش و تایید قرار بگیرم.

فرزندخوانده

خیلی از فرزندخوانده‌ها می‌گویند که در دانستن این که واقعن چه کسی هستند، مشکل دارند. احساس می‌کنند که خود را پیرامون کسانی که انتظاراتی ازشان داشته‌اند شکل داده‌اند و سعی کرده‌اند قانون‌های نانوشته‌ای را دنبال کنند که می‌گویند چه کسی باید باشند و چه طور باید رفتار کنند. ترس از رد شدن و تایید نشدن می‌تواند فرزندخوانده‌ها را مجبور کند که یک خویشتن ساختگی بسازند که نقش چهره‌ی عمومی‌شان را بازی کند و شخصیتی باشد که به دیگران نشان می‌دهند. خویشتن واقعی همان شخصیت واقعی است که در درون دارند. فرزندخوانده‌ها ممکن است برای شناختن خویشتن واقعی‌شان دشواری داشته باشند و ممکن است با خویشتن ساختگی و آشنای‌شان راحت‌تر باشند.

این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشته‌ی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.