اون‌چه که برای ما عادی شده

تازگی یک ایمیل رسمی از طرف دانشگاه دریافت کردم با این مضمون:
«هفته‌ی گرامی‌داشت دانشجویان غیرعادی فرا رسیده است. یک دانشجوی غیرعادی دانشجویی است که تجربه‌های غیرعادی‌ای داشته است. برای نمونه یا بیش از بیست و پنج سال سن داشته باشد، یا ازدواج کرده باشد، یا بچه داشته باشد، یا کهنه‌سرباز جنگ باشد. دانشجویان غیرعادی هم از ما هستند و ما باید برای آن‌ها احترام قایل باشیم».

گویا تنها بخش عادی زندگی‌مون اینه که کهنه‌سرباز جنگ نیستیم و بچه هم نداریم.

باز هم از حال و روز فعلی

امروز امتحان مکانیک پیوسته داشتم که حقیقتا هم برام دردسر شده. دیشب خواب می‌دیدم شب قبل از امتحان کتاب‌ام رو در کافی شاپ جا گذاشته‌ام و صبح که از در بیرون اومدم، دیدم علی لاریجانی (اونی که رییس مجلسه) کتاب خودش رو پشت در گذاشته بود که من سر جلسه تقلب کنم. خلاصه‌اش کنم: ظاهرا امتحان دادن هم مثل خیلی چیزهای دیگه فقط برای یک محدوده‌ی سنی خوبه و از یک سن به بعد توصیه نمی‌شه.

دو خط هم از حال ما

تا حالا شده چیزی مست‌تون کرده باشه؟ روح‌تون رو طلسم کرده باشه و وجودتون رو مسخ؟ چیزی که قابل گفتن نباشه و باید که در همون خلسه یواش یواش جویدش و مزمزه‌اش کرد و با طعم‌اش نشئه بود؟

اومده‌ام که بگم من الان در همون وضعیت هستم!

سیستم‌های پیچیده – سی – چرا به گوناگونی احتیاج داریم؟

مقدمه: در یک سیستم که از تعدادی افراد تشکیل شده، بعضی‌ها از تناسب (fitness) بیش‌تری برخوردارند و بعضی کم‌تر. مثلا می‌توانیم فرض کنیم که بعضی‌ها کارایی بیش‌تری دارند و بعضی کم‌تر. این‌ها را با یک تصویر از وضعیت سیستم (landscape) نشان می‌دهیم. برای مثال در تصویر پایین، در شکل بالایی، دایره‌هایی که در سمت چپ مجموعه هستند، وضعیت به‌تری دارند (ارتفاع بیش‌تری دارند) و دایره‌های سمت راست وضعیت به نسبت نامساعدتری دارند (چون در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌اند). به عنوان مثال فرض کنید محور افقی نشان‌دهنده‌ی دما باشد و محور عمودی نشان‌دهنده‌ی توزیع آن. وقتی یک فرد در این نمودار قرار می‌گیرد هم به این معنا باشد که در چه دمایی راحت‌تر است. وقتی کسی در سمت چپ قرار دارد، به این معناست که با هوای خنک‌تر راحت‌تر است. پس در تصویر پایین، در شکل بالا، که احتمال رخ‌دادن هوای سرد بیش‌تر است، افراد سمت چپ شرایط به‌تری دارند.

Phase transition, change of landscape

اما همیشه شرایط ثابت نیست و گاهی ممکن است شرایط محیطی عوض شود. مثلا landscape تغییر می‌کند و کسانی که قبل‌تر شرایط به‌تری داشته‌اند، شرایط بدتری پیدا می‌کنند و برعکس. در تصویر بالا، از شکل بالا به شکل میانی و بعد شکل پایین، شرایط محیطی به تدریج تغییر می‌کند. اگر با مثال دما بخواهیم توضیح بدهیم، اول در بیش‌تر مواقع هوا سرد بوده، در بعضی مواقع هوا گرم بوده و در بعضی مواقع (کم‌تر از دو حالت قبلی) هم هوا معتدل بوده. اما کم‌کم آب و هوا به سمت گرم‌تر شدن می‌رود چنان که در شکل پایین بیش‌تر مواقع هوا گرم است.

+ در تصویر بالا دو جمعیت (متعلق به دو سیستم مختلف) را می‌بینیم. یکی جمعیت دایره‌ها و یکی هم جمعیت ضربدرها. کدام‌یک در برابر تغییرات محیطی مقاوم‌تر بودند؟ چرا؟
– جمعیت دایره‌ها در برابر تغییرات محیطی مقاومت بیش‌تری داشتند چرا که از تنوع و گوناگونی (diversity) بیش‌تری برخوردار بودند. وقتی که شرایط محیطی تغییر می‌کند، گروه‌هایی که گوناگونی بیش‌تری دارند، شانس بیش‌تری برای بقا دارند چرا که هم‌چنان شانس آن را دارند که افرادی در گروه داشته باشند که در شرایط جدید کارایی بالاتری داشته باشند (در مورد جمعیت دایره‌ها یعنی کسانی که در سمت راست نمودار بودند). با جمعیت ضربدرها مقایسه کنید. این جمعیت ابتدا کارایی به‌تری داشتند. اما وقتی شرایط تغییر کرد، بیش‌تر آن‌ها از نظر کارایی (یا تناسب) افت کردند.

این یک نمونه از مثال‌هایی است که نشان می‌دهند چرا وجود گوناگونی و تنوع در سیستم‌ها لازم است. نیاز به گفتن نیست که شاید اگر تغییرات در سیستم وجود نداشت و محیط ثبات داشت، نیازی به گوناگونی نبود. برای مثال در این شکل، گروه ضربدرها بدون تغییرات محیطی، شرایط و کارایی به‌تری می‌داشتند. این را هم اضافه کنم که در این مطلب من صحبتی از تطبیق (adaptation) افراد نکردم و فرض بر این بود که افراد همه ثابت هستند و با تغییر محیط تغییری نمی‌کنند.

ایده‌ی این مطلب را از کتاب Diversity and Complexity نوشته‌ی «اسکات پیج» برداشتم.

کمی هم حرف‌های حاشیه‌ای: قبل‌تر در مورد «وضعیت امروز ایران» و این که «چه ماشینی بخریم؟» نوشته بودم. سخن‌ران آن دو پست (جنا بدنار) همسر همین اسکات پیج است. هر دو در دانشگاه میشیگان تدریس می‌کنند و هر دو با انستیتو سانتافه همکاری دارند. در کل خانواده در کار سیستم‌های پیچیده هستند!

سیستم‌های پیچیده – بیست و نه – به‌ترین بازه‌ی زمانی برای مطالعه‌ی یک سیستم پیچیده

به نظر «استوارت پیم» به‌ترین بازه‌ی زمانی برای مطالعه‌ی یک سیستم پیچیده این است که خود بازه‌ی زمانی تا حد ممکن کوتاه باشد چرا که هر چه قدر که مدت مطالعه‌ی سیستم را طولانی‌تر کنید، سیستم هم بیش‌تر تغییر می‌کند.