شکستن جناق یکی از مسخرهترین و احمقانهترین کارهای دنیاست… دست کم در وضعیت فعلی من.
Monthly Archives: November 2008
برای ورود به توالت با پای چپ وارد شوید
هنوز این بدن رو خوب درک نکردیم و همین جوری که هست نپذیرفتیماش. هنوز یک قسمتهاییاش رو سانسور میکنیم. در این جا ملت رو میبینم که با بدن خودشون، همون جوری که هست، راحتتر هستند. انواع سر و صداهای بدن (مثل آروغ و سکسکه و سرفه و عطسه و دیگر چیزها)، ابزاری میشن برای خنده، نه شرمندگی. در راهروهای دانشکده دراز میکشن و میخوابن؛ خواب هم چیز طبیعیایه. پا رو روی میز میذارن و با صدای بلند میخندن؛ این جوری خستگی بهتر در میره. سر کلاس چیز میخورن؛ خوردن بهتر از نخوردنه.
قبول دارم که یک سری قراردادها داریم که رعایت کردنشون نشونهی احترام تلقی میشن. احتمالا هم در سیر تکامل فرهنگ و اجتماع، این قراردادها لازم بودهاند که تا به این جا باقی موندهاند و اعمال میشن. پس انتظار ندارم که رفتارهای همهی مردم دنیا شبیه به هم باشن. اما در تعجب هستم که چرا در جایی بدن انسان پذیرفتهتر از جای دیگه باشه.
میگن که برای ورود به اماکن خوب، با پای راست وارد بشین و برای ورود به اماکن بد، با پای چپ. یک مثال از اماکن بد هم توالته. علتاش هم اینه که اگر در اون لحظه سکته کردین و مردین، به سمت جای خوب بیفتین (که با پای راست وارد شدین) و بعد بمیرین و از جای بد دور بشین (که با پای چپ وارد شدین) و بعد بمیرین. با این ترتیب در جاهای خوب مردین و نه در جاهای بد. ولی یک چیز گفته نشده و اون این که چرا توالت بده. به قول ایشون، بلوغ لازم است تا بوی خون و عرق و گه، پیش از آن که چهره ات را در هم بکشد، بشارت زندگی باشد.
گردنبند
توی کتاب درسی داستانی نوشته بودن که یک گردنبند که هدیه شده بود، باعث شد که یک نفر سیر بشه و در عین حال صاحب لباس بشه و هم پولی به دستاش برسه که به خانوادهاش رسیدگی کنه. از اون طرف هم به خاطر این گردنبند، یک برده هم این وسط آزاد بشه، دو سه نفر هم اسلام بیارن و در نهایت هم گردنبند به صاحب اولش برگرده. ما هم مثل اسکلها حیرت کرده بودیم از این معجزه که چه قدر جالب که قانون بقای ماده و انرژی نقض شد بدون این که به کسی آسیبی برسه (هرچهقدر هم که سن پایین باشه، باز هم آدم درکی از این قانون داره). امروز تازه بعد از بیست و چند سال متوجه شدم که تمام این پولها رو «عمار» به سیستم تزریق کرده؛ وگرنه که قانون بقای ماده و انرژی سر جاشه و کسی معجزهای نکرده.
ناله
کسانی هم هستند که خیلی روی اعصاب هستند، حتا بیشتر از اونهایی که خندههای هیستریک دارند: کسانی که همیشه ناله(۱) میکنند.
(۱) یا چسناله، فرقی نمیکنه.
دمغی انتخاباتی
اوباما انتخاب شده و این ملت بد دمغ شدهاند. ما هم که بین این ملت حزبالهی گیر کردیم و برای تمدد اعصاب با استاد راهنمامون سر و کله میزنیم.