All posts by روزبه

ایگ‌نوبل ۲۰۰۹ در رشته‌ی بهداشت همگانی

Elena Bodnar

در یک جلسه شرکت کردم که تعدادی از برندگان جایزه‌ی «ایگ نوبل»* حضور داشتن و در مورد دست‌آوردهاشون می‌گفتن. یک نمونه‌اش هم همین خانم دکتر النا بدنار بود که در مورد تحقیق‌اش می‌گفت. ترجیح می‌دم که چیزی در موردش ننویسم چون ممکنه که این صفحه فی.ل.تر بشه (می‌تونین در مورد اختراع‌اش بیش‌تر بخونین). این رو هم اضافه کنم که به عنوان بخشی از سخنرانی‌اش، دست به داخل بلوزش کرد، اختراعش رو در آورد و طرز کارش رو نشون داد. نیاز به گفتن نیست که این بخش با کف و سوت حاضران همراه شد و موجی از شادی و سرور جمع رو فرا گرفت!

* جایزه‌ی ایگ‌نوبل نسخه‌ی آمریکایی و مسخره‌بازی شده‌ی جایزه‌ی نوبل هست که هر ساله برندگان‌اش بعد از اعلام جوایز نوبل معرفی می‌شن. اولین بار در سال ۱۹۹۱ اعطای این جایزه شروع شد و در اون زمان به تحقیق‌هایی داده می‌شد که «یا قابل تکرار نبودن یا نباید تکرار می‌شدن». مراسم هر سال در دانشگاه هاروارد برگزار می‌شه و خیلی از برندگان نوبل هم در مراسم شرکت می‌کنن. لیست کامل برندگان رو می‌تونین در ویکی‌پدیا ببینین. موردی که بالا نوشتم مربوط به برنده‌ی سال ۲۰۰۹ در رشته‌ی بهداشت همگانی بود.

صدای دریا – میوکی ناکاجیما

این موسیقی میوکی ناکاجیما از یک آلبوم‌اش هست که در سال هزار و نهصد و هفتاد و هشت عرضه شده (یعنی سال تولد من). این که یک موسیقی هم‌سن من باشه و من این قدر از شنیدن‌اش لذت ببرم، جای شگفتی داره. یا این که من قدیمی هستم (متناسب با جامعه رشد نکرده‌ام) یا این که این آهنگ خیلی از زمان‌اش جلوتر بوده. این امکان هم وجود داره که این موسیقی از اون موسیقی‌ها باشه که کهنه نمی‌شن (که من این رو محتمل‌تر می‌دونم). شعرش رو با سرویس ترجمه‌ی گوگل به فارسی برگردوندم. با این که ترجمه‌ی مسخره‌ای شده بود، اما تا حدود زیادی حس رو منتقل می‌کرد. به هر حال کمی صبر می‌کنم تا سرویس ترجمه به‌تر بشه و ترجمه‌ی شعر رو هم بگذارم. فعلا همین رو داشته باشین که شعرش در مورد صدای دریاست.

با تشکر از حذف‌شده‌ها

از من بپذیرین که پس کله‌ی انسان بسیار بسیار محکمه. این رو وقتی فهمیدم که چند روز پیش به طور ناگهانی لیز خوردم و در جا نود درجه چرخیدم. این اتفاق چنان سریع بود که اولین چیزی که شنیدم صدای برخورد کله‌ام با تخته سنگ زیر پام بود. حال من که الان خیلی خوبه و مشکلی نیست.

تشکر تکاملی: از همین‌جا ادای احترام می‌کنم به هزاران هزار نفر که قبل از ما به خاطر کله‌ی غیرمحکم از بین رفتن تا عرصه رو به موجوداتی بدن که کله‌ی محکم دارن و ما الان در برابر این اتفاقات مقاوم باشیم.
تشکر خداپرستانه: از خدای بزرگ ممنونم به خاطر خلق انسان‌ها با کله‌هایی بسیار محکم.

دو کلام هم از کانت

کانت می‌گه برای این که بدونیم که آیا روشی اخلاقی هست یا نه، یک راه اینه که ببینیم چه اتفاقی می‌افته اگه همه همون روش رو در پیش بگیرن. اگه همچنان حرمت همه‌ی افراد حفظ می‌شه، اون کار اخلاقیه، وگرنه اخلاقی نیست.

لالایی – میوکی ناکاجیما

موسیقی زیر (که باز هم از میوکی ناکاجیماست) به اسم «لالایی» هست. به فضای غم‌انگیز و نوحه‌گون‌اش توجه کنین و هم‌چنین پس‌زمینه‌ای که خیلی آدم رو به یاد موسیقی‌های عزاداری می‌اندازه. ترجمه‌ی متن ترانه که گوگل می‌ده چنین چیزیه (متاسفانه نتونستم ترجمه‌ی بهتری پیدا کنم):

Go back to sleep without looking at her scary dreams
Go back to sleep on anything 思I出Sazu
People to forget the sadness is to travel at night
River flow will remain in the clouds there is no
Go back to sleep without looking at her scary dreams
Go back to sleep on anything 思I出Sazu

Go back to sleep without seeing the dream hard heart
Go back to sleep on anything 思I出Sazu
People to forget the sadness is to travel at night
River flow will remain in the clouds there is no
Go back to sleep without seeing the dream hard heart
Go back to sleep on anything 思I出Sazu

Go back to sleep on anything 思I出Sazu

به احترام انسان‌های معمولی و بزرگی‌شون

یکی از برنامه‌های من برای آینده اینه که روزی یک جنبش حمایت از افراد معمولی به راه بندازیم. در این جنبش تاکید کنیم که اون کسانی که دنیا رو تغییر می‌دن، آدم‌های خاص نیستن؛ بلکه همین آدم‌های معمولی هستن. قیافه‌ی واقعی اونی نیست که در فیلم‌ها و تلویزیون‌ها و پوسترها نشون می‌دن؛ بلکه قیافه‌های واقعی همین قیافه‌های کج و کوله‌ای هستن که در خودمون و در خیابون و در آدم‌های واقعی می‌بینیم، قیافه‌هایی که هزار و یک اشکال دارن اما در عوض واقعی هستن (مقایسه کنین با تصویرهای از نظر من چندش‌آور مدل‌ها با چشم‌های خمار و ژست‌های از نظر من احمقانه). از این بگیم که انسان‌های واقعی اون انسان‌های پاک بی‌نقص نیستن که به عنوان الگو معرفی می‌شن. انسان‌های واقعی اون‌هایی هستن که اشتباه هم می‌کنن و خراب‌کاری هم می‌کنن و کارهای مفیدی هم می‌کنن؛ اون‌هایی هستن که آروغ هم می‌زنن. از این بگیم که انسان‌های بزرگ، اون انسان‌های تک‌بعدی به ظاهر نخبه نیستن؛ بلکه اون انسان‌هایی هستن که با هزار و یک مشکل کلنجار رفته‌ان و برای این که باقی بمونن، هیچ وقت کوتاه نیومدن (از جمله این که خیلی هم باهوش نبودن اما هم‌چنان به تلاش ادامه دادن). از این بگیم که زیبایی حیات (زندگی) از موجودات خاص نیست، بلکه از موجوداتیه که معمولی بوده‌ان و در کنار دیگر موجودات معمولی تونستن چنین ساختار بزرگی رو پدید بیارن.

پس‌نوشت: دوستانی که مایل به هم‌کاری در جنبش هستن، ملحق بشن.