All posts by روزبه

میوکی ناکاجیما

این موسیقی‌های «میوکی ناکاجیما» خیلی برای من آشنا هستن. یه جورایی من رو به یاد دوران بچگی می‌اندازن. حالا یا به خاطر اینه که در بچگی سریال و فیلم ژاپنی زیاد می‌دیدیم، یا این که موسیقی‌های این خواننده اون قدری ژاپنی نیستن و فضایی دارن که به موسیقی‌هایی که من عادت دارم نزدیک‌تر هستن (دست کم از موسیقی سنتی ژاپن انتظار ندارم این سبکی باشه). به هر حال، تحقیقات ادامه داره و موسیقی‌های بیش‌تری این‌جا خواهم گذاشت و بیش‌تر خواهم نوشت.

فعلا کسانی که تا به این‌جا به موسیقی‌های «میوکی ناکاجیما» علاقه داشته‌ان، ضمن فرستادن یک صلوات اساسی برای سلامتی‌اش، نظرشون رو این پایین اعلام کنن.

حافظ

البته این شعر حافظ که می‌گه «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت-آفرین بر نظر پاک و خطاپوشش باد»، یکی از کامپیلیکیتدترین شعرهای حافظ هست که در مصراع اول بیسیس‌اش رو گذاشته روی پرفکت بودن جهان هستی و ارورفری بودن کرییتور این جهان، اما در مصراع دوم گه زده به مصراع اول.

[واقعی با اندکی دخل و تصرف]

هر صبح با احساس سگ اصحاب کهف

صبح اول وقت وبلاگ‌ها رو چک می‌کنم؛ می‌بینم که پست‌های مینیمال رو نمی‌فهمم، جک‌ها رو متوجه نمی‌شم، تحلیل‌ها برام غریب هستن؛ انگار که در مورد دنیای دیگه‌ای نوشته شده‌ان. اخبار رو چک می‌کنم، تازه متوجه می‌شم که باید پیش‌نیازهاشون رو می‌دونستم. از دیشب تا امروز صبح خیلی اتفاق‌ها افتاده‌ان و من خبر نداشته‌ام. سرعت اتفاق‌ها خیلی زیاد شده‌ان. خیلی….

این متن بیش‌تر برای دوستان ساکن ایران نوشته شده

اگر که من این‌جا هر حرف متفرقه‌ای می‌زنم به جز ایران، از موسیقی و فیلم گرفته تا گرفتاری‌های روزمره تا موضوعات نیمه درسی، راستش نه به معنای بی‌شعوری من هست، نه خودخواهی، نه نفهمی، نه بی‌توجهی و نه خریت. مشکل این‌جاست که دیگه حرفی ندارم از ایران بزنم. هرچی خبر بوده که گفته شده، اون چه تحلیل هم بوده که انجام شده. نه روی اون رو دارم که از عدم خشونت حرفی بزنم و نه توان این که از این جا دستوری صادر کنم. هرچی باشه خودم این‌جا نشستم و انصاف نیست از راه دور برای کسانی که جون‌شون رو اون وسط گذاشته‌اند، چنین کنید و چنان کنید صادر کنم. وقتی خودم ضربه‌ی باتوم نمی‌خورم، درست نیست دیگه پشنهاد بدم که اگر باتوم خوردید، فلان کار را نکنید و در عوض بهمان کار را بکنید.

به هر حال، ما هم فکرمون اون طرف هست و نگران‌ایم.

بیلیارد روی میز الویس پریسلی

Grace Land

در نزدیکی محل زندگی و مقبره‌ی الویس پریسلی (عکس بالا)، یکی از میزهای بیلیارد خود الویس پریسلی هم هست. با پرداخت صد دلار می‌تونین به مدت نیم ساعت روی اون میز بازی کنین و گواهی‌نامه‌ی رسمی دریافت کنین که شما روی میز بیلیارد الویس به مدت نیم ساعت بازی کردین.

این رو نوشتم که یادآوری کنم که چقدر تنوع دردهای انسان‌ها بالاست.

سن زندگی

طبق تئوری‌ها و مشاهدات فعلی، عمر این جهان چیزی حدود چهارده میلیارد ساله و زندگی در کره زمین چیزی حدود چهار میلیارد ساله که به وجود اومده. یعنی حتا ده میلیار سال از عمر دنیا نگذشته بوده که حیات به وجود اومده. آقا یه چیزی تو مایه‌های بچه‌ی ناخواسته!

من هنوز هم تو کف این هستم که چرا اختلاف سن عالم و حیات تا این اندازه کمه. از ما که گذشت، اما مخالفان نظریه‌هایی مثل فرگشت (تکامل) و آغاز حیات جا داره به این مساله بیش‌تر بپردازن که چه طور شد که هنوز هیچی نشده، حیات هم در این دنیا به وجود اومد؟

تنها معیار

اگر بخوام روزی کسی رو به عنوان هم‌کار انتخاب کنم و اجازه‌ی انتخاب تنها یک معیار داشته باشم، به خدای آسمان‌ها و زمین سوگند که اون یک معیار «پختگی» خواهد بود. دهنی از ما سرویس شده در زندگی به خاطر این یک عامل… به جان خودم.