توصیه‌نامه

آیا برای گرفتن توصیه‌نامه (recommendation letter) با مشکل مواجه بوده‌این؟ مثلا آیا استاد خیلی خیلی لطف داشته و خجالت می‌کشیدین بهش دردسر بدین؟ آیا استاد زیادی ناز می‌کرده و منت می‌گذاشته و در نتیجه کار رو سخت می‌کرده؟ آیا استاد بیش از اندازه کند بوده و روند بررسی مدارک رو با مشکل مواجه می‌کرده؟ فکر می‌کنم همه کمابیش تجربه‌های مشابه‌ای داشته بوده باشن.

دلم می‌خواست سیستم‌ای وجود می‌داشت که می‌تونستم یک بار توصیه‌نامه از استاد رو بگیرم و اون‌جا ذخیره کنم (در واقع خود استاد بره و اون‌جا یک نامهٔ محرمانه برای من بگذاره) و بعد از اون هر بار که لازم می‌شد، خودم از اون‌جا توصیه‌نامه رو برای جاهای مختلف می‌فرستادم (بدون اینکه الزاما خودم متن رو ببینم). این جوری دست خودم بود که امور رو مدیریت کنم و بعد دیگه با مسایل و مشکلات داخلی استاد‌ها درگیر نمی‌شدم. در این مورد پیشنهادی دارین؟ راهی به نظرتون می‌رسه که بشه پایه‌اش رو بنیان گذاشت، بلکه چنین سیستم‌ای به راه افتاد و دانشگاه‌ها و موسسات و شرکت‌ها همه از این سیستم یک‌سان استفاده کنن؟

مشغول به فرستادن مدارک برای دانشگاه‌ها هستم. سه نفر رو با هماهنگی قبلی‌شون به عنوان معرف معرفی کرده‌ام.

– نفر سوم: یکی از استادهای دانشگاه هیوستون. وقتی که در هیوستون بودم و مشغولیت‌ای نداشتم، به صورت داوطلبانه با این خانم تحقیق کردم. از اون موقع تا به حال چند بار شده که از ایشون توصیه‌نامه خواسته‌ام و ایشون هم همیشه با روی باز پذیرفته، متن خیلی خوبی نوشته، خیلی سریع فرستاده و در پایان هم برام آرزوی موفقیت کرده.

– نفر اول: استادی که در یک سال گذشته استاد راهنمای تحقیق‌ام بوده. چند ماه پیش حاضر نشد برای یک موقعیت کاری-تحقیقی برام توصیه‌نامه بنویسه با این عنوان که ترجیح می‌ده که اول دفاع بکنم تا دید بهتری در مورد توانایی‌های من پیدا کنه و بعد بنویسه. برای این سری، از دو ماه قبل در این مورد باهاش صحبت کردم و اعلام کرد که توصیه‌نامهٔ خوبی می‌نویسی. به فلان نقاط قوت‌ام اشاره می‌کنه و در عین حال به به‌مان نقاط ضعف‌ام که احتیاج به کار بیش‌تر دارن اشاره خواهد کرد. حدود یک ماه پیش اولین درخواست و بعد درخواست‌های بعدی براش فرستاده شدن. هیچ خبری نشد. هفتهٔ پیش ایمیل زدم و گفتم اگه ممکنه این مساله رو عنایتی بفرمایین، اوضاع خرابه. به زودی بررسی مدارک رو شروع می‌کنن و مدارک من هنوز ناقص هستن. فوری ایمیل زد و گفت همین الان شروع می‌کنم. فقط می‌شه یک قالب کوتاه برام بفرستی؟ ما هم دو تا قالب فرستادیم و برای تسهیل امور، یک لیست از نکات مثبت‌ام به همراه سی‌وی. یک روز بعد ایمیل زده می‌گه روزبه، لطفا یک فایل ورد بفرست که پیشینهٔ تو رو داشته باشه. من هم یک فایل ورد فرستادم. دیگه خبری نشد. برای اینکه یادی هم از ما کرده باشه، دو روز پیش سال نو رو تبریک گفتم. باز هم خبری نشد. بالاخره یک ایمیل زدم و گفتم اگه وقتت محدوده، لطفا با این ترتیب و اولویت توصیه‌نامه‌ها رو بنویس (دانشگاه‌ها رو به ترتیب دیر شدن مرتب کردم). ایمیل زده و می‌گه لطفا برام بگو کار تحقیق‌ات چه طور جلو می‌ره! جواب دادم خوبه، فلان کار و به‌مان کار رو انجام دادم. اما من هم‌چنان منتظر هستم که خبری از توصیه‌نامه‌ام برسه. دیشب رو که در تمام طول خواب داشتم براش ایمیل می‌زدم و رفتار غیرحرفه‌ای رو بهش گوش‌زد می‌کردم. امروز صبح ایمیل زده و می‌گه که همه رو فرستادم! (و راست هم می‌گفت)

– نفر دوم: استادی که به مدت یک سال باهاش کار کردم و بعد به خاطر نگرفتن تنیورش و احتمال اینکه دانشگاه رو ترک کنه، همکاری رو (عملا) متوقف کردیم. ایشون حدود پنج ماه پیش برای من یک توصیه‌نامه نوشته بود و متن‌اش آماده بود. باز هم از یکی دو ماه قبل یادآوری کردم. به همین ترتیب، از یک ماه پیش که درخواست‌ها رو فرستادم، هیچ خبری نشد. هفتهٔ پیش که یادآوری کردم، گفت ببخشید که دیر شده. قصد داشتم همین هفته روش کار بکنم. هفته تموم شد و خبری نشد. آخر هفته شد. سال نو رو تبریک گفتم. خبری نشد. هفتهٔ جدید شروع شد (که نگرانی من خیلی زیاد‌تر شد که نکنه مدارک‌ام به خاطر ناقص بودن بررسی نشن). امروز دیدم که توی فیس‌بوک وضعیت‌اش رو این نوشته: «اعتراف: شما نمی‌توانید وجود جهنم را منکر شوید. چون شما همین الان هم در جهنم زندگی می‌کنید. جهنم جایی است که در آن عشق وجود ندارد…» (و چند خط دیگه به همین ترتیب). از دانشگاه‌ها پرسیدم که توصیه‌نامه‌های من تا کی وقت دارن که برسن. جواب دادن که خیلی وقته که از مهلت گذشته و حداکثر باید تا سه چهار روز دیگه برسن تا مدارک‌ات کامل محسوب بشه. یک ایمیل زدم و گفتم استاد عزیز، نوکرتم، قربون شکلت برم، می‌دونم سرت شلوغه (هیچ وقت سرش شلوغ نیست، فقط خوشش می‌یاد که سرش شلوغ به نظر برسه)، اگه می‌خوای من بیام توی یک کافه یا یک رستوران، با هم بشینیم روی این توصیه‌نامه‌ها کار کنیم و با هم بفرستیم بره. هر جایی که بگی می‌یام و هر کاری که بگی می‌کنم. فقط لطف کن و بزرگ‌واری بکن و بگو من چه کاری می‌تونم بکنم که این کار کمی زود‌تر انجام بشه. فعلا که جوابی نرسیده و من هر سه دقیقه یک بار دارم ایمیل چک می‌کنم.

پس‌نوشت: سگ توی این زندگی.

12 thoughts on “توصیه‌نامه”

  1. عجب گیری کردیما! می بینی که چقدر سرم شلوغه. صبر کن تا چند ماه دیگه میفرستم دیگه. ای بابا. حالا به همه دنیا باید بگی من دارم بیچارت میکنم؟

  2. طرحتون خیلی جالبه. به مشکلات بالا اضافه کنید اگه یک استاد کاردرست باز نشسته بشه و دیگه نشه پیداش کرد. یا استاد خفنی که عمرش به دنیا نباشه. اونوقت تقصیر این دانشجوی بدبخت چیه؟ رو طرحتون بیشتر کار کنید، یهو دیدن پولدار هم شدن از این راه! دعای یک عالمه دانشجو هم همیشه باهاتونه!

  3. به استاد دوم:
    به مریم: دارم فکر می‌کنم. شاید فرجی شد… برای من که نه، برای آیندگان.
    به انار: هنوز خبری نشده. عادت داره که تحت فشار که قرار می‌گیره، به فاز فرار می‌ره. انتظار دارم تا مدتی دیگه پیداش نشه و هیچ ایمیل و تماسی رو جواب نده. حالا امیدوارم که تا جمعه پیداش بشه، چون در اون صورت دو تا از دانشگاه‌ها رو از دست می‌دم. در مورد سیستم یکسان توصیه‌نامه، شما پیشنهادی دارین؟

  4. وای خدای من
    روزبه نگو که دست رو دلم گذاشتی
    یک استادی دارم که با روی باز و لبخند پیشنهاد اینکه ازش توصیه نامه بگیرم رو قبول کرد. گفت متنش رو برام بفرست. متن رو فرستادم بعدش ایمیل زدم که چی شد؟ جواب داد که چند تا رو فرستادم و بقیه رو هم ظرف دو روز آینده می فرستم (حالا منظورش از چند تا یکی بود فقط) دیگه ازش خبری نشد. پیامک فرستادم ایمیل زدم خبری نشد. در نهایت یک پیامک زد که کشتی منو، اوکی می فرستم. دوباره خبری نشد. این همه راه تا قزوین رفتم که ببینمش شروع کرد داد و بیداد کردن که از همه دانشگاهای امریکا بره من ایمیل اومده و دیگه داره میره رو اعصابم. منم دمم رو گذاشتم رو کولم و در رفتم. الان دو هفته می گذره و هنوز ازش خبری نشده. فردا دوباره برم قزوین ببینم چی می فرمایند ایشون!

  5. ba in idea movafegham ey kash mishod baham sohbat konim. man dar hale hazer moshkeli moshabeh u daram ye ostad ke fot shode , 2 tashoon stand by hastan va yekishon ro ham bayad beram soraghesh ta dir nashode …in idea ro bechasb be ye jaee miresi shayad ye chizi mese facebook zadi poldar shodi doaye khire ma ham poshto panahet… bara sohbat jeddi goftam …

  6. به پارسا: برای این موضوع جدی‌تر شدم. به خصوص هر چه قدر که بیش‌تر می‌گذره و مساله داره برای خودم دردناک‌تر می‌شه. در مورد بخش پولی، زیاد اصراری ندارم که درآمدزا هم باشه. همین که مشکل رو سبک‌تر کنه، خوشحال‌کننده‌است. در مورد صحبت هم خوشحال می‌شم که بتونیم تبادل نظر کنیم.

  7. متاسفم از دردسرهای پیش‌آمده برای‌ات. برای من هم چنین چیزهایی پیش آمده است اما شاید نه به این شدت. در واقع یک بار قرار بود یک بابایی برای‌ام بنویسم که پیچاند.

    دو نکته:
    ۱)در LinkedIn می‌توان برای شخص‌ای recommendation نوشت. شاید این دقیقا آن چیزی که می‌خواهی نباشد، اما دست‌کم در همان جهت است.

    ۲) اگر خودم را بخواهم در جای کس‌ای که توصیه‌نامه می‌نویسد بگذارم، چندان نمی‌پسندم که اگر یک بار از یک بابایی تعریف کردم، آن شخص همیشه بتواند از آن تعریف من بهره ببرد. من در این لحظه تصور می‌کنم که آن شخص به فلان میزان خوب است، اما سال بعد ممکن است نظرم عوض شود (چه به‌تر چه بدتر). هم‌چنین دوست دارم توصیه‌نامه‌ام را با توجه به دریافت‌کننده اندکی تغییر دهم. مثلا اگر طرف می‌خواهد برای شغل (۱)‌ که نیاز به قابلیت‌ «الف» اقدام کند، نمی‌خواهم توصیه‌نامه‌ای را که برای شغل (۲)‌ که بر قابلیت «ب» تاکید داشته است ارسال کنم.

  8. به سولوژن:
    – در مورد سایت LinkedIn خبر نداشتم که چنین چیزی داره.
    – اتفاقا به همین هم فکر کردم. گفتم که اگه یک سیستم یک‌پارچه وجود داشته باشه، شاید به‌تر باشه کسی در صورت تمایل چند توصیه‌نامه‌ی مختلف بنویسه و اگر هم مایل بود برای هرکدوم مشخص کنه که تنها به کجا قابل فرستادن هست. در ضمن می‌تونه برای نوشته‌هاش تاریخ انقضا بگذاره.

  9. با تشکر از همه‌ی نظردهندگان، این رو هم اضافه کنم: با استادم در این مورد صحبت کردم. گفت که شنیده که در جامعه‌ی ریاضی چنین چیزی وجود داره و می‌تونن چیزی مانند این رو آپلود کنن و به جاهای مختلف ارسال کنن. کسی در این مورد خبری داره؟

  10. دقیقا منم تو همین وضعیتم
    اعصاب خورد در حد خدا
    کلا ای کاش می شد این توصیه نامه حذف یا اختیاری می شد

  11. به هما: در مورد حذف یا اختیاری شدن‌اش شک دارم. بالاخره محل مقصد (چه دانشگاه برای تحصیل و چه دانشگاه برای کار و چه صنعت) خیلی مواد لازم برای تصمیم گیری ندارن و توصیه‌نامه می‌تونه کمک‌کننده باشه. ضمن این که این امکان رو می‌ده که کسانی که مدارک یک نفر رو ارزیابی می‌کنن، بتونن به وضعیت طرف از دید دو نفر دیگه (و نه خود طرف الزاما) نگاه بکنن.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *