سیستم‌های پیچیده – چهل و نه – ژن‌ها به تصادف انتخاب نمی‌شوند

«یانیر باریام» معتقد بود که مثال پاروزنان ریچارد داکینز نقص دارد و یک موضوع مهم را در نظر نمی‌گیرد: موقعیت جغرافیایی. گفت فرض کنید وقتی که قایق‌ران‌ها مسابقه را به پایان می‌رسانند و به جمع مسابقه‌دهنده‌ها برمی‌گردند، به جای این که با بقیه مخلوط شوند، به انتهای یک صف وارد شوند. وقتی هم که قایق‌ران‌ها می‌خواهند مسابقه‌ی جدیدی شروع کنند، افراد تیم‌ها را دو نفر دو نفر از سر صف جدا کنیم و سوار قایق کنیم. در این وضعیت چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا استفاده از صف به جای یک گروه درهم، تغییری در نتیجه ایجاد می‌کند؟

اگر کسی در صف همسایه‌های هم‌زبان خودش داشته باشد، شانس پیروزی‌اش بیش‌تر است و اگر همسایه‌ها متفاوت باشند، شانس شکست خوردن‌اش بیش‌تر می‌شود. دو همسایه‌ی غیرهم‌زبان کارایی کم‌تری دارند و در نتیجه به احتمال زیاد از جمع حذف می‌شوند.

با این ترتیب، بعد از مدتی در صف الگو (pattern) شکل می‌گیرد؛ گروه‌های همسایگی از پاروزنان هم‌زبانی تشکیل شده‌اند که نزدیک به هم هستند (که در اصطلاح به آن‌ها مجموعه‌ای از patch ها می‌گویند). درباره‌ی نمونه‌ای از شکل‌گیری الگو در دو پست قبل نوشتم. شکل زیر به نوعی نشان‌دهنده‌ی یک صف است که در آن الگوها شکل گرفته‌اند.

شکل زیر به نوعی نشان می‌دهد که با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی، چه طور فضا تقسیم می‌شود و گروه‌هایی با اعضایی که رفتار (یا خصوصیت) مشابه دارند کنار هم شکل می‌گیرند. برای مثال در شکل زیر گروه‌های همسایگی از افراد مشابه تشکیل شده‌اند و در نتیجه در قلم‌روی خودشان توانایی زیستی (fitness) بالاتری دارند.

با این ترتیب وقتی جغرافیا را در نظر می‌گیریم، احتمال بیش‌تری برای شکل‌گیری گوناگونی (diversity) هست. اگر همه با هم مخلوط می‌شدند، بسیاری از بین می‌رفتند و تنها یک گروه باقی می‌ماندند؛ اما حالا که هر یک از گونه‌ها فرصت دارد برای خودش قلم‌رو داشته باشد و با افراد مناسب خودش تعامل داشته باشد، در آن محدوده شانس بیش‌تری برای بقا دارد.

از قرار معلوم یانیر باریام با ریچارد داکینز تلفنی در این مورد صحبت کرده، هرچند که سندی مبنی بر قانع شدن داکینز در دست‌رس نیست.

2 thoughts on “سیستم‌های پیچیده – چهل و نه – ژن‌ها به تصادف انتخاب نمی‌شوند”

  1. ممنون از این پست و نوشته‌ی پیشین. من کتاب داوکینز را نخوانده‌ام، اما با توجه به توصیف‌ای که تو کردی به نظرم نمی‌آید که داوکینز قصدش از آن مثال این باشد که بگوید پدیده‌ی غلبه یک ژن بر دیگری با آن مثال به طور کامل توصیف می‌شود. به عبارت دیگر در نظرگرفتن موقعیت‌های مکانی عامل دیگری است که می‌توان/باید در نظر گرفت.

    یک نکته‌ی دیگر هم این است که مطلوبیت ژن‌ها در شرایط مختلف تفاوت می‌کند. گاهی مسابقه، مسابقه‌ی قایق‌رانی است، اما گاهی مثلا ممکن است مسابقه‌ی ترجمه از دو زبان باشد. اگر مسابقه هر از چند گاهی عوض شود، دینامیک سیستم هم تغییر می‌کند و در نتیجه ممکن است مطلوب باشد که از هر دو ژن داشته باشیم.

  2. سولوژن: در مورد کامل نبودن مثال موافقم. داکینز هم توی همون کتاب (جایی رو به اواخر) در مورد اثر موقعیت صحبت می‌کنه. ظاهرن استاد برای چاپ کردن همین مقاله تا به حال خیلی مشکل داشته و هنوز موفق نشده.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *