1.166666666666

الان لوله‌کش به خونه‌مون اومده و داره شیر دستشویی رو عوض می‌کنه. دست‌مزدش هر ساعت هفتاد دلاره. من هم دارم هر لحظه به ساعت نگاه می‌کنم ببینم چه قدر تا این لحظه هزینه‌اش شده. وقتی گذشت هر دقیقه یک دلار و شونزده سنت هزینه داشته باشه، زمان خیلی زود می‌گذره. از ما گفتن.

پس‌نوشت: حالا آوازخوندن‌اش گرفته.
پس‌پس‌نوشت: الان برای دویست‌امین بار از خونه رفت بیرون که یک چیزی از ماشین‌اش بیاره.

12 thoughts on “1.166666666666”

  1. اول، پس نوشت: اون وقت اسم ما یزدیها بد در رفته.
    پیش از پس نوشت: آخر چند دلار گرفت؟
    پس از پیش از پس نوشت(پیش از پس نوشت 2): اگه میخوای تخفیف بگیری پیشنهاد میکنم از دوستان اصفهانی کمک بگیری. :)

  2. به مهدی: عجیبه که آخر سر، بعد از نزدیک به دو ساعت و نیم کار، زمان کار رو یک ساعت و نیم حساب کرد. خیلی آقایی کرد! در جمع صد و شصت و پنج دلار پرداخت کردم و الان دیگه شیر خونه چکه نمی‌کنه.

  3. باید در را همیشه باز می‌گذاشتی که موقع ورود و خروج هیچ معطل نشود. D:

    از شوخی‌ی کوچک گذشته، به شوخی‌ی بزرگ توجه کن: دست‌مزد این شغل حدود دو تا چهار برابر شخص‌ای با تقریبا دو برابرِ زمانی‌ی تحصیلات است.

  4. به سولوژن: دست‌مزدش قابل توجه هست. اما نکته این‌جاست که بعید می‌دونم در هر روز، در به‌ترین حالت، بیش‌تر از سه فرصت کاری داشته باشه. یعنی به صورت مقطعی حقوق زیادی می‌گیره، اما در کل روز که نگاه بکنیم، بیش‌تر زمان رو خالیه یا داره صرف آماده‌سازی می‌کنه.

  5. حرف‌ات درست است، اما آن وقت جوک من مزه‌اش از بین می‌رفت!
    (گرچه هنوز تصورم این است که چنین شغل‌ای حقوق متوسطش بیش‌تر است از دانش‌جوی تحصیلات تکمیلی.)

  6. به سولوژن: از دانشجوی تحصیلات تکمیلی که صددرصد، در هر حالت بیش‌تره! حتا به نظرم نه فقط لوله‌کش‌ها، بلکه اکثر شغل‌هایی که به طور روزمره دور و بر خودم می‌بینم، مطمئن هستم که درآمد بیش‌تر و (از همه مهم‌تر) پایدارتری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارن.

  7. چطوری روزبه جون

    رفیق از این به بعد یه کم مراعات شیر خونتونو بکن سفت نبندش…

  8. سلام
    به عنوان مهنس سابق و دکترای مهندسی در آینده، بهتره یه کمی کار فنی یاد بگیرین. آخه عوض کردن شیر آب هم کاریه که براش این همه پول دادین؟

  9. به آزاده: عنوان درست شد. ممنون!
    به علیرضا: ما خیلی مراعات کردیم. فکر کنم مشکلش این بود که پا به سن گذاشته بود (شاید بیست یا سی سال از سنش گذشته بود)
    به افسانه: مساله ریشه‌دارتر از این حرف‌ها بود. کلا ساختارش به خاطر سن ساختمون مشکل داشت و به تغییرات بنیادی احتیاج داشت. در ضمن به ابزارهایی احتیاج داشت که من نداشتم و برای خریدش باید پول خیلی زیادی می‌دادم ضمن این که شاید خرید ابزار به اندازه‌ی این مقدار پول بهره نداشت. یعنی شاید بر خلاف تصور اولیه، پرداخت این پول به لوله‌کش موجه‌ترین انتخاب از نظر اقتصادی بوده باشه.

  10. تجربه مشابهش رو برای کوک کردن پیانو داشتم، برای اینکه وقت کمتری بگیره سعی کردم کمکش کنم و اونقد استعداد شاگردی نشون دادم !!!!که به فکرم خطور کرد این کارو باهاش ادامه بدم… :)

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *