دومین مرحله‌ی برخورد ما با غم: آرزو کردن، حسرت خوردن، جستجو کردن

در این مرحله تمرکز اصلی شخص از دست داده بر اینه که فرایند از دست دادن (loss) معکوس بشه و همه چیز به جای اول‌اش برگرده. شخص به دنبال جوابی برای این سوال هست که «چه کارهایی باید انجام می‌شده‌اند که از این اتفاق جلوگیری کنن ولی انجام نشده‌اند؟». وقتی هم که تلاش‌ها بی‌فایده هستن و چیزی عوض نمی‌شه، واکنش‌هایی مثل گریه کردن، بی‌قراری، تنش، باور نکردن، نا امیدی و عصبانیت بروز می‌کنن.

در این مرحله شخص غم‌دار به جستجوی (search) چیزی یا شخصی که از دست رفته مشغول می‌شه و ممکنه حتا به صورت فیزیکی هم جستجو کنه. مثلا سعی می‌کنه تمام اتفاق‌ها، مکان‌ها و خاطراتی رو به یاد بیاره که شخص از دست رفته به نوعی به اون مربوط بوده و در این مدت تلاش می‌کنه یک تصویر واضح از چیز یا شخص از دست داده‌شده برای خودش بسازه. در این راه حتا ممکنه تصویری که شخص از محیطش می‌بینه هم دست‌خوش تغییر بشه، برای این که اون کسی که از دست داده رو ببینه و چیزهای دیگه رو نبینه (در این حالت احتمال‌اش هست که شخص دچار توهم دیدن اون از دست داده هم بشه).

مثال فرزندخواندگی برای این عکس‌العمل اینه که بچه‌ای که به فرزندی گرفته شده از پدر و مادر بیولوژیکی‌اش تصورات و فانتزی‌هایی می‌سازه. حتا ممکنه باهاشون حرف بزنه یا براشون کادو تهیه کنه، با این که اون‌ها رو تا به حال نه دیده و نه ازشون چیزی شنیده. فرایند جستجو برای بچه‌هایی که در سن مدرسه هستن ممکنه منجر به این بشه که در جمعیت هم به دنبال افراد شبیه به خودشون بگردن به این امید که پدر و مادر بیولوژیکی‌شون رو پیدا کنن. در ضمن ممکنه به خاطر توهم، کسانی رو پیدا کنن که تصور بکنن که شبیه به خودشون هستن، در حالی که شبیه نیستن و بچه تنها حاضر شده به خصوصیاتی توجه کنه که شبیه دیده و خصوصیات ظاهری دیگه رو نادیده بگیره.

و اما نتیجه‌ی جستجوی ناموفق باعث می‌شه که از دست دادن و غم ناشی از اون برای شخص درگیر خیلی واقعی‌تر جلوه کنه. مثلا بچه‌ی فرزندخوانده‌ای که واقعا به دنبال پدر و مادر بیولوژیکی‌اش می‌گرده ولی پیداشون نمی‌کنه، با شدت بیش‌تری از دست دادن اون‌ها رو حس می‌کنه. اما درد ناشی از گشتن و پیدا نکردن، ممکنه اثر مثبتی داشته باشه: اگر در این شرایط به شخص کمک بشه، می‌تونه از دست دادن رو به‌تر درک کنه، غم‌اش رو به‌تر بروز بده و با مساله به‌تر کنار بیاد.

اما اگر جستجو نتیجه‌ی موفقی داشته باشه چه‌طور؟ آیا کمک‌کننده است؟
– نه لزومن! شاید شخص تصورات و انتظارهایی از گم‌شده (در مورد فرزندخوانده‌ها پدر و مادر بیولوژیکی) در خودش ساخته بوده و وقتی می‌بینه که فانتزی‌هاش با واقعیت سازگار نیستن، هم‌چنان غمش رو حفظ می‌کنه. در این شرایط باید شخص نگاه کنه و ببینه چه انتظاراتی برآورده نشده‌اند و بعد برای اون‌ها غم و ناراحتی‌اش رو ابراز کنه که بتونه از این مرحله بیرون بیاد. هستند بچه‌های فرزندخوانده‌ای که به دنبال پدر و مادر بیولوژیکی‌شون می‌گردن و اتفاقا موفق می‌شن که پیداشون بکنن، اما پیدا کردن هیچ کمکی به ناراحتی‌شون نمی‌کنه و الزاما موجب آرامش‌شون نمی‌شه.

این مطلب هم عمدتا برداشتی بود از این کتاب.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *