فرزندخواندگی: فقدان و سوگ‌واری

جای خالی‌ایه که همیشه و همیشه زنده است.

پدر/مادر زیستی

یک جای خالی در درونم هست، یک فضای خالی که فقط می‌تونه با مادر زیستی‌ام پر بشه، هر جا که باشه.

فرزندخوانده

فکر می‌کردم بعد از مدتی خوب می‌شم. انتظار داشتم مقداری غم‌گین باشم، اما انتظار نداشتم تا این اندازه دلم براش تنگ بشه.

پدر/مادر زیستی

دخترم هنوز به خاطر این که مجبور شده بچه‌اش رو برای فرزندخواندگی بگذاره، من رو سرزنش می‌کنه. چیزی که دخترم متوجه نیست اینه که من هم ناراحتم. من اولین نوه‌ام رو از دست دادم. اون موقع نتونستیم هیچ راه دیگه‌ای برای اون وضعیت پیدا کنیم. هنوز هم گاهی به خاطر اون موضوع گریه می‌کنم.

پدربزرگ/مادربزرگ زیستی

سوگ‌واری یک واکنش طبیعی دربرابر از دست دادن است. سوگ‌واری روندی است برای التیام یافتن که به شجاعت نیاز دارد و با آسیب‌پذیری همراه است. فقدان و سوگ‌واری از موضوعات مرکزی و اصلی در فرزندخواندگی‌اند.

خیلی خوشحال بودیم وقتی «نیکی» رو به خونه آوردیم. عزیز و شیرین بود و شبیه به یک جواهر. بعدتر وقتی نشستم و بغلش کردم، به «دبی»، مادر زیستی‌اش فکر کردم و این که چه قدر «دبی» دلش برای دخترش تنگ می‌شه. شروع کردم به گریه و دلم برای «دبی» و اون‌چه که از دست داده سوخت. ما این‌جا خوشحال و خندان «نیکی» کوچیک رو داشتیم و اون طرف «دبی» تک و تنها توی خونه بود، بدون بچه‌ای که نه ماه با خودش حمل کرده بوده.

پدر/مادر

از آن‌جا که فرزندخواندگی به عنوان رخ‌دادی مثبت و نوعی راه‌حل دیده شده است، گاه نیاز به سوگ‌واری برای اعضای مثلث فرزندخواندگی و اطرافیان‌شان نادیده گرفته می‌شود. تصمیم به فرزندخواندگی یا گذاشتن بچه برای فرزندخواندگی تجربه‌ای است که افراد را از نظر روحی تخلیه می‌کند. تا زمانی که تولد و فرزندخواندگی واقعا رخ می‌دهند، افراد درگیر می‌توانند از پا بیفتند. تمرکز، بیش‌تر به روی حال و آینده می‌رود. پدر و مادر با بزرگ کردن بچه مشغول می‌شوند، پدر و مادر زیستی در تلاش‌اند تا به زندگی‌شان ادامه دهند و فرزندخوانده هم به سرپرست‌های جدید عادت می‌کند.

به قبل فکر می‌کنم که برای من، به عنوان یک نوزاد، چه طور بوده؛ تنها و وحشت‌کرده، بدون این که بدونم کجا هستم یا مادرم کجاست. درد بزرگیه!

فرزندخوانده

هیچ‌کس به ذهنش نرسید که افسردگی‌ای که در این سال‌ها داشتم ممکن بود مربوط به تسلیم بچه‌ام برای فرزندخواندگی بوده باشه. با سه روان‌کاو مختلف کار کردم، اما هیچ وقت در این مورد صحبت نکردیم که چه طور مادر بودن من ممکنه به افسردگی‌ام اضافه کرده باشه. در یک گروه پشبیبانی مادران زیستی بود که متوجه شدم ما همگی تا حدی افسرده‌ایم.

مادر زیستی

اگر در پروسه‌ی فرزندخواندگی جایگاه مناسب برای سوگواری در نظر گرفته نشود، ممکن است نشانه‌هایی از اختلالات فیزیکی و عاطفی در زمان فرزندخواندگی یا بعدتر در زندگی بروز کنند. بعضی مردم نشانه‌های اختلالات عاطفی را غم و اندوه، اضطراب، بی‌میلی به فعالیت‌های مختلف، خواب بیش از حد معمول و افسردگی عنوان می‌کنند. بعضی مردم با دیدن اختلالات فیزیکی به مشکلات عاطفی‌شان آگاه‌تر می‌شوند و احساس خطر می‌کنند. فارغ از این که نشانه‌های اختلالات چه طور بروز می‌کنند، تا زمانی که فقدان به رسمیت شناخته نشده باشد، سوگ‌واری نمی‌تواند کامل شود.

این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشته‌ی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.

One thought on “فرزندخواندگی: فقدان و سوگ‌واری”

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *