– حالا شما «پلن»ای که «پروپوز» میکنی چیه؟
– این مساله دو تا «سکشن» داره. یکی «ریسپانسیبیلیتی»ای که هرکس داره. یکی هم «دیسکاشن»ای که «جنرالی» بعدش داریم.
– پس حتما «والنتریلی» بودناش رو باید حفظ کنیم.
اون چه که خوندین نه حاصل تخیل نویسنده، بلکه قسمتی از یک مکالمهی واقعی بود. در مکالمات نسل فعلی خیلی دیده میشه که اصرار هست که برای سادهترین و ابتداییترین عبارتها هم معادل انگلیسی به کار بره. ممکنه کاربرد نامناسب باشه یا تلفظ نادرست باشه و یا معادل مناسب و معمول و زیبای فارسی داشته باشه اما به هر حال گوینده اصرار داره که از معادل انگلیسی استفاده کنه (تازه اگر در بهترین حالت معادل مناسبی پیدا کرده باشه). شنیدن عبارتهایی مثل چه بچهی «کیوت»ی بود، من «اویلبل» هستم و یه موسیقی «جنریت» بکن چیزهای غریبی نیستند. این که علتاش چی بوده که این طوری شده رو نمیدونم. به هر حال، حتا اگر روند تحول و تکامل فرهنگی و زبانی ما ایجاب میکرده که به اینجا برسیم، باز هم چیزی از مشمئزکننده بودن و چندشآور بودن قضیه کم نمیکنه.
پسنوشت: نزدیک به دو سال و نیم هست که در محیط انگلیسی زبون زندگی میکنم. در این مدت در رستوران کار کردم، در دانشگاه کار کردم، درس دادم، درس خوندم، شنیدم، بحث کردم و فراوون حرف زدم. هنوز هم معتقدم که آدم میتونه در محیط غیرفارسیزبون زندگی کنه و همچنان تا حد زیادی «درست» حرف بزنه. قشنگ حرف بزنه. با غرور حرف بزنه.
پسپسنوشت: من که سهله، کسی رو میشناسم که از دوازده سالگی تا به حال (که سی سال سن داره) خارج از ایران زندگی میکرده و هنوز هم «درست» حرف میزنه.
آره والا اینا که این جوری حرف می زنن هی میرن رو نِروِ آدم.
اعصاب، نه نِرو!!
اين بلاگ شما خيلی کامپليکيتد هست. نميخواين يک کم با مردم نايس تر باشين؟
به هرحال يک پلن ی داشته باشين که اينترست بيشتر مردم رو در نظر بگيره
جاست کيدينگ
براتون ايميل كردم …