دین از سیاست…

من گفتم که ترکیب دین و سیاست باعث دردسر می‌شه و دوست مثال آورد که هزاران سال پیش در انگلستان پادشاهی بوده که مذهبی نبوده ولی دیکتاتور بوده. با هم تصمیم گرفتیم جمله رو اصلاح کنیم: ترکیب ایدئولوژی و سیاست باعث دردسر می‌شه.

ایدئولوژی به طور ضمنی تعدادی محدودیت رو در خودش داره. ممکنه به نظر برسه که وجود محدودیت باعث اصلاح و تعادل می‌شه اما به نظر من برعکسه. انسان قدرت زیادی داره و با استفاده از این قدرت‌اش کاری می‌کنه که محدودیت‌های موجود (مثلا محدودیت‌هایی که ایدئولوژی مربوط پیشنهاد می‌کنه)، در جهت بهره‌برداری شخصی‌اش استفاده بشن. مثلا یک نمونه‌اش اینه که حاکم با استفاده از همون قید و بندهای ایدئولوژیک برای خودش و سیستم‌اش تقدس ایجاد کنه و در نتیجه راه برای اصلاح بسته بشه. به هر حال نمی‌شه انکار کرد که یک سیستم دمکراتیک و عادلانه احتیاج به بازخورد (فیدبک) دایمی داره و لازمه که به طور پیوسته اصلاح بشه تا فاسد نشه. این‌هایی هم که گفتیم که با تقدس در یک جا نمی‌گنجند، پس تکلیف معلومه!

توضیح: ایدئولوژی هرچی که می‌خواد، باشه. گیرم دین آسمانی باشه، گیرم کاپیتالیسم و اقتصاد آزاد باشه و گیرم که آنارشیسم باشه. در هر حال بهتره حساب‌اش از سیاست جدا باشه. از ما گفتن.