یکی از عجایب بدن برای من همین مقاومت در برابر مرگه. عجیبه…
Category Archives: پراکنده
این همه داستان
گاهی از این تعجب میکنم که چه طور ممکنه که نویسندهها این همه داستان رو نوشته باشن (البته که با خون دل خوردن) و این طور سخاوتمندانه در اختیار بقیه گذاشته باشن. البته که پول گرفتهاند، اما به نظرم همچنان به نسبت کاری که کردهاند، داستان رو در عمل به رایگان در اختیار بقیه گذاشتهاند.
انتخابات دور
آرایشگرم طرفدار دو آتیشهی ترامپه. سر همین هم با هم سر و کله میزنیم. یک مدت نبود. وقتی برگشت، بهش گفتم کجا بودی؟ گفت رفته بودم مونتهنگرو مادرم رو ببینم. گفت انتخابات بود. گفتم خب رای دادی؟ گفت نه، با خودم فکر کردم من که اینجا زندگی میکنم، نمیتونم در انتخاباتی رای بدم که خودم اثرش رو نمیبینم و مردم اونجا باید با نتیجهاش زندگی کنن.
گفتم خوش به حالت با بینشات…
گفتنی
هیچ گفتنیای نیست. دست کم در حال حاضر
شعور – شرف
طرف در بهترین حالت بیشعوره. همین جمله خودش یک پا کومپلیمان بود.
معلولیت
اگر به دنبال کتابی هستین که در مورد معلولیت (؟) بیشتر بدونین، کتابی که کمابیش پیشنهاد میکنم Demystifying Disability: What to Know, What to Say, and How to Be an Ally است.
البته همین رو هم مطمئن نیستم کلمهی توصیه شده چیه. من بالا نوشتم معلولیت، اما معادلهایی مثل توانیاب یا توانخواه رو هم شنیدهام که بنا بر برداشت من، طبق همین کتاب، چنین معادلسازیهایی توصیه نمیشن و در انگلیسی همون disability پیشنهاد میشه.
پیشنهاد کتاب: تلخ و شیرین
اگر به دنبال کتابی هستین که در مورد غم و شادی باشه، از نوستالژی بگه و به دنبال چیزی بودن، از روانشناسی بگه و جامعهشناسی و تاریخ و ادبیات، کمی هم شاعرانه باشه، کتاب Bittersweet: How Sorrow and Longing Make Us Whole رو پیشنهاد میکنم.
بعد از انتخابات
بد وضعی شده
۱. الان اخلاق کمرنگ شده
۲. بله آقا، وضعیت فرق کرده
۱. تا وقتی مردم اخلاق رو رعایت نکنن و حقوق هم رو محترم نشمرن، هیچی درست نمیشه، حتا در همین جامعهی تحصیل کرده مثل خود ما
۲. نه نمیشه
۱. یعنی وقتی مردم سادهترین اصول اخلاقی و حقوق دیگران رو در نظر نگیرن، امیدی به اصلاح نیست
۲. واقعن نیست. اتفاقن من یک کتاب جدید میخوندم در همین مورد بود
۱. پیدیافش رو داری؟
تنهایی و شرم از تنهایی
از رقتانگیزترین صحنههای تنهایی برای من کسانیاند که تنها نشستهاند پشت میز، با یک دست قاشق یا چنگال به دست دارن و غذا میخورن، و با دست دیگه به گوشی تلفن نگاه میکنن. خود تنهاییاش مشکلی نداره، اون شرمی که از تنهایی دارن نشون میدن خرابش کرده