فرزندخواندگی: اعتقادات

ای کاش چیزی رو که الان فهمیده‌ام، اون موقع می‌دونستم.

پدر/مادر زیستی

فرزندخواندگی افراد را مجبور می‌کند به پاره‌ای اعتقادات باور داشته باشند. پدر و مادر باید اعتقاد داشته باشند که فرقی بین فرزندخواندگی و داشتن بچه‌های زیستی نیست. پدر و مادر زیستی باید اعتقاد داشته باشند که روزی با دغدغه‌ی این که بچه را رها کرده‌اند کنار می‌آیند. فرزندخوانده‌ها هم باید اعتقاد داشته باشند که زندگی‌شان در خانه‌ی پدر و مادرشان به‌تر است تا این که اگر به فرزندی گرفته نمی‌شدند و در عوض در خانه‌ی پدر و مادر زیستی‌شان زندگی می‌کردند. بدون این اعتقادات، احتمالا فرزندخواندگی رخ نمی‌داد.

این کتاب [و این مجموعه پست‌ها] در مورد بعضی اعتقادات پایه‌ای در مورد فرزندخواندگی است. بناست که کتابی ساده در مورد موضوعی پیچیده باشد. هرکسی هم الزاما با همه‌ی نوشته‌های این کتاب موافق نیست. ممکن است گروهی از خوانندگان از خواندن این نوشته‌ها شگفت‌زده شوند و گروهی هم خوشحال شوند که بالاخره آن‌چه را که مدت‌ها حس می‌کرده‌اند، در یک جا جمع شده دیده‌اند.

نقل‌قول‌ها از کسانی است که با فرزندخواندگی زندگی می‌کنند. نویسنده آگهی پخش کرده و از کسانی که درگیر فرزندخواندگی بوده‌اند درخواست کرده بنویسند که چه طور از این موضوع تاثیر گرفته‌اند و چه چیزهایی دوست دارند با دیگران مطرح کنند. شرکت کردن در این پرسش‌نامه به صورت ناشناس بوده و هم‌چنان تعداد زیادی ابراز کرده‌اند که با روشن شدن هویت‌شان مشکلی ندارند. این نقل‌قول‌ها از کسانی است که وقت گذاشتند و آن‌چه را در مورد فرزندخواندگی فکر می‌کردند یا احساس می‌کردند در میان گذاشتند.

این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشته‌ی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.

3 thoughts on “فرزندخواندگی: اعتقادات”

  1. فعلا که بیل رو نزدی به دل مطالب کتاب اما از مقدمه ای که نوشتی مشخصا کتاب خوبی باید باشه چون از دید آدمهای مختلف با روحیات مختلف به یه موضوع واحد نگاه شده، این نقطه قوت خوبیه تا آدم خودش رو جای کسانی که یه سری عقاید رو داشتن بذاره و از دید اونها هم به موضوع نگاه کنه.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *