بزرگ‌ترین مانع برای ساخت راه‌آهن جدید چیه؟

بزرگ‌ترین مانع برای ساخت راه‌آهن جدید چیه؟ چرا ساخت مسیرهای ریلی جدید تا این اندازه کند به نظر می‌رسه؟

15 thoughts on “بزرگ‌ترین مانع برای ساخت راه‌آهن جدید چیه؟”

  1. ساخت راه‌آهن نیازمند سرمایه‌گذاری بسیار زیاد هست که در بلندمدت جواب می‌ده ولی معمولا بودجه‌ی سیاسی یا خصوصی کافی برای اون وجود نداره.

    مسیر راه‌آهن باید شیب اندک و کمان‌های بزرگ داشته باشه و نیاز به زیرسازی و استحکام‌سازی داره. همین‌طور ساخت شبکه‌ی انتقال برق بر فراز اون. پل‌ها و تونل‌ها و ایستگاه‌های مورد نیاز رو هم اضافه کنید.

    بسته به توپوگرافی هزینه‌ی احداث و نگهداری راه‌آهن متغیره. در ضمن در بعضی مناطق تخریب یا تغییر بافت جمعیتی ساکن در یک منطقه و یا تاثیر روی اکولوژی اون منطقه می‌تونه «هزینه» تلقی بشه که چنانچه در نظر گرفته بشه ممکنه گزاف باشه.

  2. ساخت راه‌آهن فقط وقتی «توجیه» پیدا می‌کنه که حمل و نقل بین دو نقطه در حجم و وزن زیاد انجام بشه. در منطقه‌هایی که جمعیت یا صنعت در اون‌ها پراکنده هست توجیه اقتصادی برای احداث راه‌آهن وجود نداره مگر به دلایل استراتژیک.

  3. نرخ رشد (و نرخ بازده مالی) کسب و کار ریلی پایین تر از نرخ های مشابه برای حمل و نقل جاده ای یا هواییه

  4. (جواب به بخش دوم سوال) به‌نظر نسبی میاد. باید جغرافیا کار رو حساب کرد.
    فرض کنیم قراره در عرض یک سال صد کیلومتر راه‌آهن بسازن. این مقدار کار، توی کشوری مثل ایران زیاد به چشم نمیاد و فکر می‌کنیم آهسته است، چون فاصله شهرها و محیط کشور بزرگ، اما همین حجم کار تو کشور کوچک‌تر با شهرهای نزدیک‌تر مثلا کویت خیلی هم زیاد و سریع حساب میشه.

  5. صاد: نمی‌دونم، یعنی با این ترتیب ساخت جاده‌ی ماشین‌رو یا بزرگ‌راه جدید هم تا همین اندازه کنده؟

  6. من پیشنهاد میکنم شما استفاده از گوگل رو یاد بگیری :|

  7. کرت: با توجه به پیشنهادی که دادین، فکر کنم موفق نشده‌ام به خوبی هدف از پرسیدن سوال‌ها رو منتقل کنم. قبل‌تر هم پیشنهادی مثل پیشنهاد شما دریافت کرده‌ام و در واقع استفاده از گوگل رو کمابیش بلدم. هدف از سوال فقط پیدا کردن یک جواب و بستن پرونده نیست. چه وقتی سوال‌ها رو در توییتر پست می‌کنم و چه وقتی که این‌جا پست می‌کنم، گاهی گفتگوهایی در گرفته که به مراتب ارزش‌مندتر از پیدا کردن یک جواب ساده به یک سوال بوده‌اند. مطمئنم اون قدری که من از این طریق از دیگران یاد گرفتم، هیچ وقت نمی‌تونستم با یک جستجوی ساده در گوگل یاد بگیرم.
    تا حدی این سبک فکر شایعه که جزو اولین جواب‌ها به سوال‌های دیگران همینه که «گوگل کن» و حتا در این مورد سایتی به نام let me Google it for you هم درست شده که کاربرد طعنه زدن داره. به نظر من این نگرش خیلی سازنده نیست و هدف اصلی از روابط انسانی و ارتباط‌های بین افراد رو در نظر نمی‌گیره.

  8. یکی شخصی‌تر شدن زندگی و در نتیجه برنامه‌های جمله رفت‌ و آمد.
    دوم ارزان بودن نسبی سفرهای کوتاه با خودرو و سفرها بلند با هواپیما.
    سوم نبود فناوری ساخت ابررسانه‌ها در دمای محیط در راستای ساخت Maglev.

    البته به شرطی که منظورت گسترش شبکه راه‌آهن در برخی کشورها مانند آمریکا باشه. وگرنه در اروپا یا ژاپن، این توسعه تا حد ممکن (چیزی که فناوری اجازه می‌ده) پیدا شده و بسیار هم پرکاربرد هست.

  9. خوب ایران هم مثل آمریکا و بر خلاف اروپا و ژاپن، بیشترش مناطق خالی از سکنه یا بسیار کم‌تراکم هست و در عوض، هر دو کشور خیلی پهناور هستند. ساخت راه‌آن در مناطق کوهستانی هم خودش مشکل دیگری است.

    درباره ایران به گمانم عامل استراتژیک هم در تصمیم‌گیری بی‌تاثیر نبوده، برای نمونه ترس از کاربرد راه‌‌آهن در زمان یورش به کشور (به ویژه با توجه به تجربه جنگ با عراق). چنین چیزی بود که باعث شده بود که شوروی پهنای غیراستاندارد برای ریل‌های راه‌آهن خودش به کار بگیره.

  10. درباره آمریکا مساله ظاهرا بیشتر سیاسی-اقتصادی بوده، به این شکل که در یک دوره‌ای، صنایع خودروسازی با لابی قوی‌تری که داشته‌اند، دولت را راضی کرده‌اند که بیشتر در گسترش جاده‌ها سرمایه‌گذاری کند تا در شبکه راه‌آهن.

  11. مردی از سرزمین دانش: در مورد جنگ متوجه نشدم مشکل کجاست. خب هر موقع مشکلی پیش اومد، کشور دارای راه آهن می‌تونه به راحتی و با چند خراب‌کاری مسیر رو از کار بندازه. در مورد آمریکا هم موافقم که بعید نیست لابی پشت قضیه بوده باشه.

  12. داستان لابی‌گری در آمریکا رو در جایی خوندم، اون هم در زمانی که چند سال پیش شرکت‌های بزرگ خودروسازی آمریکایی داشتند ورشکست می‌شدند و دولت نجات‌شون داد. اما درباره‌ش پژوهش نکردم که چقدر درسته.

    درباره جنگ و مساله راه‌آهن هم دید کلی این هست (و شاید هنوز باشه) که در یک عملیات برق‌آسای یورشی، ممکنه نقاط استراتژیک بیافته دست دشمن و پیش از این که فرصت خراب‌کاری باشه، نیروها منتقل بشوند. به ویژه که بیشتر نیروهای زرهی که در حالت عادی با سرعت کمی حرکت می‌کنند، می‌توانند با سرعت قابل توجهی و در اندازه‌های فراوان جابجا بشوند. به گمان من، این یکی از مهم‌ترین دلیل‌های نیامدن شبکه راه‌آهن در غرب ایران هست (و البته به همچنین گسترش پیدا نکردن مراکز صنعتی بزرگ).

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *