All posts by روزبه

لطفا كمي فكر كنيد

اگر براي مجازات مجرمان راهي بود به اين ترتيب: بعد از ارتكاب جرم در مغزشون تاثيراتي ايجاد مي‌كردن كه از اين به بعد انجام اون عمل مجرمانه در اون فرد متوقف بشه (مثلا انجام اون عمل با يك احساس دردناك تداعي بشه) و در نتيجه تضمين بشه كه ديگه طرف اون عمل رو انجام نخواهد داد. بعد از اون هم طرف آزاد مي‌شد و مثل بقيه زندگي مي‌كرد.

به نظر شما عادلانه خواهد بود؟

احتمالا تعداد زيادي عقيده خواهند داشت كه درمان مجرمان مهم‌ترين بخش در مجازات‌شونه و با اين ترتيب اين مجازات مي‌تونه مناسب باشه. ولي به نظر من اين كافي نيست. مثلا فرض كنين كه يك نفر كسي رو كشته و بعد از ارتكاب قتل همين عملي رو كه گفتم، روي مجرم انجام بدن. دست كم در يك قسمت، اين قضيه لنگ مي‌زنه و اون بازماندگان مقتول هستن. به نظر من يك قسمت از مجازات براي اينه كه بازماندگان به نوعي احساس كنن كه انتقام‌شون گرفته شده و شايد چنين مجازاتي كه گفتم راضي‌شون نكنه و خيلي وقت‌ها لازم دارن كه ببينن همون بلا به سر مجرم هم اومده تا كمي احساس آرامش بكنن.

يك مورد ديگه هم هست: كساني معتقد هستن كه يكي از كاربردهاي مجازات مجرم اين هست كه براي ديگران عبرت ايجاد بكنه و از تكرار مجدد اون جرم جلوگيري بكنه. با اين ترتيب باز هم اين روش مجازات كه گفتم كارساز نخواهد بود، چون كاربرد هشداري براي بقيه‌ي افراد جامعه نخواهد داشت. شايد لازمه كه يك قاتل اعدام بشه كه ديگران اثر بعدي عمل قتل رو ببينن و بلكه خودشون از انجام اون عمل توسط خودشون جلوگيري بكنن. ولي سوال اين‌جاست كه آيا مجازات مجرمان واقعا براي ديگران اثر بازدارنده داره؟ يعني مجازات‌هايي كه تا به الان اعمال شده‌ان، باعث كاهش جرم و جنايت شده‌ان؟ اگر مجرمان به اين شكل مجازات نمي‌شدن، ميزان جرم و جنايت از اين كه هست خيلي بيش‌تر مي‌شد؟

خيلي خيلي مهم

خانوم‌ها و آقايون!

پادشاه نيجريه از كار بركنار شده و پول‌هاش به مبلغ هشتصد ميليارد دلار بلوكه شده. اگر بتونم مبلغ سه هزار دلار جور بكنم، پول‌ها رو به حساب من مي‌ريزن. كساني كه مايل هستن كه در اين امر خير شريك باشن، كمك‌هاي نقدي‌شون رو هر چه سريع‌تر به نويسنده برسونن كه زودتر همه با هم به اين پول كلان برسيم.

زندگي سگي

در آنكارا هستم. اين سفر رو به صورت درويشي و تنها با يك كوله پشتي اومدم. تنها يك شلوار دارم و امشب همون يك دونه رو شسته‌ام. شلوار خيس رو پنكه است و پنكه با شدت هرچه تمام‌تر در تلاشه كه خشكش كنه. تا وقتي كه شلوار خشك نشده در اتاق زنداني هستم. خداكنه هتل دچار حريق نشه.

رانندگي

به اين نتيجه رسيدم كه وقتي يك نفر سوار بر ماشين گرون قيمت، بد رانندگي مي‌كنه، مي‌گن مغروره اما اگه يك نفر سوار بر ماشين ارزون قيمت، بد رانندگي مي‌كنه، مي‌گن بي‌شعوره.

چيني، ژاپني يا كره‌اي؟

فكر مي‌كردم كه چيني‌ها و ژاپني‌ها و كره‌اي‌ها هركدوم قيافه‌هاي منحصر به خودشون دارن، من متوجه فرق‌شون نمي‌شم ولي خودشون خوب متوجه مي‌شن. تازه متوجه شدم كه اين‌ها خودشون هم اشتباه مي‌كنن:

http://local.google.com/answers/threadview?id=414953

مي‌تونين اين كوييز رو امتحان كنين:

http://www.alllooksame.com/exam_room.php

از تكامل

يكي از اشكالات اعتقاد به تكامل تدريجي مي‌تونه اين باشه كه مشكلات جسمي رو حمل بر عدم فيتنس كامل كنيم. نتيجه اين مي‌شه كه در برابر جبر تكامل سر تعظيم فرود مي‌ياريم و به انتظار حذف از مجموعه ژن‌ها باقي مي‌مونيم.

تكميلي: مدتي هست كه ناخن انگشت پام اذيت مي‌كنه.

.

قربون شكلت! توجه داشته باش كه تو اگه در مورد هر موضوعي اظهار نظر نكني هم باز براي ما عزيز هستي.

دم اسب

سال هفتاد و پنج: آقايوني رو كه پيرهن آستين كوتاه داشتن، به دانشگاه تهران راه نمي‌دادن. كساني هم كه اصرار داشتن پيرهن آستين كوتاه بپوشن، يك پيرهن آستين بلند مي‌پوشيدن، يك آستين كوتاه داخل كيف مي‌ذاشتن. با آستين بلند وارد مي‌شدن و بعد جايي مثل دستشويي لباس‌شون رو عوض مي‌كردن.

امروز: آقايي كه كارمند دانشگاهه، آستين كوتاه كه هيچي، موهاش هم دم اسبيه.

اين تنها يك نمونه‌ي كوچيكه از تغييراتي كه در ايران اتفاق افتاده كه چنان تدريجي اتفاق افتاده‌ان كه گاهي متوجه‌شون نشديم.

ايران امروز

* خوب اون‌جا خيلي بهتر از اين‌جاست ديگه؟

– در واقع اون‌جا يه چيزايي داره، اين‌جا يه چيزايي.

* آره بابا، اون‌جا خوبه. اين‌جا چيه؟ آشغالي….

– نه خوب، شايد خيلي هم نشه اين طوري گفت.

* چرا اتفاقا خيلي هم اين‌طوريه.

– [اي بابا]…

 

فعلا اين رو مي‌تونم بگم: ديدن وضعيت امروز ايران و و وضعيت مردم واقعا دردناكه.